نهج البلاغه حضرت علی(ع)،در خطبه ها و نامه هایی در مورد ابعاد مختلف حج از جمله: آداب، احکام، فلسفه و دیگر مسائل حج سخن می گویدبه طوری که در پایان خطب? اول به بیان عظمت، اسرار و فلسفه حقیقی حج می پردازد. در این بخش در نظر داریم که شرح و تفسیر این خطبه رااز کتاب «پیام امام امیرالمؤمنین(ع)» نوشته آیت الله مکارم شیرازی که شرحی تازه و جامع بر نهج البلاغه است را با کمی حذف و اضافات به صورت مختصر و مفید ارائه دهیم.
حضرت علی (ع) در پایان خطبه اول، با بیانی دقیق و لذیذ در بیان فلسفه حج می فرماید: «و فرض علیکم حجّ بیته الحرام الّذى جعله قبلة للانام یردونه ورود الانعام و یألهون الیه ولوه الحمام و جعله سبحانه علامة لتواضعهم لعظمته و اذعانهم لعزّته و اختار من خلقه سمّاعا اجابوا الیه دعوته و صدّقوا کلمته و وقفوا مواقف انبیائه و تشبّهوا بملائکته المطیفین بعرشه، یحرزون الارباح فى متجر عبادته و یتبادرون عنده موعد مغفرته جعله سبحانه و تعالى للاسلام علما و للعائذین حرما فرض حقّه و اوجب حجّه و کتب علیکم وفادته فقال سبحانه: و للّه على النّاس حجّ البیت من استطاع الیه سبیلا و من کفر فانّ اللّه غنیّ عن العالمین؛ (خداوند) حجّ بیت اللّه الحرام (خانه گرامى و محترمش) را بر شما واجب کرده است، همان خانهاى که آن را قبله مردم قرار داده است که همچون تشنه کامانى که به آبگاه مىروند به سوى آن مىآیند و همچون کبوتران به آن پناه مىجویند. خداوند، حج را علامت فروتنى در برابر عظمتش قرار داده و نشانهاى از اعتراف به عزّتش و از میان خلق خود، شنوندگانى را برگزیده که دعوت او را اجابت کرده و سخنانش را تصدیق نمودهاند و در جایگاه پیامبران الهى وقوف کرده و به فرشتگانى که بر گرد عرش الهى مىگردند، شبیه مىشوند. سودهاى فراوانى در این تجارت خانه عبادت الهى به دست آورده و به سوى میعادگاه آمرزش و مغفرتش مىشتابند. خداوند متعال این خانه را پرچم (یا علامتى) براى اسلام قرار داده و حرم امنى براى پناهجویان. اداى حقّ آن را واجب شمرده و حجّ آن را لازم کرده، و بر همه شما زیارت خانهاش را به طور دستهجمعى مقرّر داشته و فرموده است: براى خدا بر همه مردم است که آهنگ خانه او کنند آنها که توانایى رفتن به سوى آن را دارند و هر کس کفر ورزد (و حجّ را ترک کند به خود زیان رسانده) خداوند از همه جهانیان بىنیاز است.»
شرح و تفسیر خطبه
درخطبه اول نهج البلاغه آفرینش جهان و مراحل مختلف سیر انسان تا بعثت پیامبر اکرم(ص) مورد بحث قرار می گیرد و در پایان خطبه، در میان هم? وظایف اسلامی به بیان فلسفه حج می پردازد که این مسأله مفهوم و معنای خاصی دارد، چنانچه آیت الله مکارم شیرازی بر این باور است که این نحوه بیان به این معنا است که حج بیت اللّه، عصاره اسلام و در برگیرنده مسائل مهمّ فردى و اجتماعى و تربیتى و اخلاقى و سیاسى است.در آغاز، سخن از مسأله وجوب حج مىگوید و با تعبیرات بسیار لطیف و زیبا، مسلمین جهان را به انجام این فریضه بزرگ الهى تشویق مىنماید. سپس در توصیفى براى خانه کعبه مىفرماید: «همان خانهاى که خداوند آن را قبله همه مردم قرار داده است». در هر شبانهروز، چندین بار رو به سوى آن مىکنند و مرکز دایره صفوف جماعت آن، رمز وحدت همه مسلمین جهان است. آن گاه در توصیف دیگرى از این خانه بزرگ و مراسم واقعى حج که عاشقان بىقرار الهى را به سوى خود دعوت مىکند، مىفرماید: «آنها همچون تشنهکامانى که به آبگاه مىروند به سوى آن مىآیند و همچون کبوتران به آن پناه مىجویند». به راستى آنها که معناى حج را درک مىکنند، همین گونه به سراغ خانه خدا مىآیند، قلب و روح خود را با آن شستشو مىدهند و از معنویت و روحانیّت حج با تمام وجود بهره مىگیرند و از شرّ شیاطین و هواى نفس و بلاى گناه به آن پناه مىجویند، عاشقانه زمزمه لبیک سر مىدهند و مشتاقانه سعى صفا و مروه مىکنند و پروانهوار به گرد شمع کعبه، مىگردند.
تشبیه به انعام یا به خاطر تواضع فوق العاده حجّاج بیت اللّه است یا اشاره به بىقرارى و بىتابى آنها به هنگام هجوم به سوى کعبه و طواف مىباشد. این گونه تعبیرات در عرف عرب مفهومى متفاوت با عرف ما دارد. و تشبیه حجاج به حمام(کبوتر) به خاطر آن است که این پرنده، رمز محبّت و صلح و صفا و امنیّت و زمزمه آمیخته به شوق است. جالب توجّه این که اوّلین نقطه شروع حج همان احرام و گفتن لبیک است، لبیکی که مفهومش اجابت دعوت الهى است. آرى! خدا زوّار خانهاش را به میهمانسراى بزرگش دعوت نموده و آنها لبیک گویان در حالى که دلها پر از شوق و سرها پر از عشق و هواى اوست به سوى خانهاش حرکت مىکنند و خود را در جوار قرب او مىبینند و نخستین اثر آن آشکار شدن جوانههاى تقوا و معنویّت در دل و جان آنهاست.
سپس حضرت علی(ع) به یکى از فلسفههاى حج پرداخته، مىفرماید: «خداوند سبحان حج را علامت فروتنى در برابر عظمتش قرار داده و نشانهاى از اعتراف به عزّتش». زیرا مناسک و مراسم حج مشتمل بر اعمال و رفتار بسیار متواضعانهاى است که در برابر حق انجام مىشود و هیچ عبادتى در میان عبادات تا این حد، نشانههاى تواضع در آن نمایان نیست، احرام بستن و از تمام لباس و زر و زیورها به دو قطعه پارچه ندوخته قناعت نمودن و طواف خانه خدا و سعى صفا و مروه و وقوف در بیابان عرفات و مشعر و منى و رمى جمرات و تراشیدن سر، همه اعمالى است متواضعانه که در برابر عظمت پروردگار انجام مىگیرد و به راستى غرور و تکبّر و نخوت هر انسانى را در هم مىشکند.
سپس به این حقیقت اشاره مىکند که قرار گرفتن در صفوف حاجیان و زائران بیت اللّه، افتخار بزرگى است که خداوند به گروهى از بندگانش بخشیده و مىفرماید: «و از میان خلق خدا شنوندگانى را برگزیده که دعوت او را به سویش اجابت کرده و سخنش را تصدیق نمودهاند». در احادیث اسلامى آمده است که زمانی ابراهیم و اسماعیل مأمور بناى خانه خدا شدند، خداوند به ابراهیم دستور داد که مردم را با صداى رسا به حج دعوت کند. او عرضه داشت: صداى من به جایى نمىرسد، خداوند فرمود: بر تو صدا زدن و بر من رساندن، ابراهیم بر فراز مقام که در آن روز به خانه کعبه چسبیده بود قرار گرفت، مقام مرتفع شد تا آنجا که از کوهها برتر گشت، ابراهیم انگشت در گوش خود گذاشت و با صداى بلند در حالى که رو به شرق و غرب کرده بود گفت: «اى مردم حجّ خانه خدا بر شما مقرّر شده است دعوت خدا را اجابت کنید» و تمام کسانى که در پشت دریاهاى هفتگانه و در میان مشرق و مغرب تا انتهاى زمین بودند بلکه کسانى که در پشت پدران و رحم مادران قرار داشتند، صداى او را شنیدند «و لبّیک اللّهمّ لبّیک» گفتند. در بعضى از روایات آمده است، آنها که لبّیک گفتند به تعداد لبیک گفتنهایشان موفّق به انجام حجهاى متعدّد مىشوند و آنها که نگفتهاند توفیقى نصیبشان نخواهد شد.
و حضرت مىفرماید: «آنها (حجّاج بیت اللّه) در جایگاه پیامبران الهى وقوف کرده و به فرشتگانى که به گرد عرش الهى مىگردند شبیه مىشوند». تعبیر به «مواقف انبیا» به خاطر آن است که پیامبران زیادى بعد از ابراهیم و حتّى طبق روایاتى قبل از ابراهیم به زیارت این خانه توحید شتافتند و تعبیر به تشبّه به فرشتگان به خاطر آن است که خانهاى درست بر فراز خانه کعبه در آسمانها قرار دارد که فرشتگان بر گرد آن طواف مىکنند. در ادامه اسرا حج مىافزاید: «آنها سودهاى فراوانى در این تجارتخانه عبادت الهى به دست مىآورند و به سوى میعادگاه آمرزش و مغفرتش مىشتابند». تعبیر به «یحرزون، انبار مىکنند» و «ارباح، سودها» و «متجر، تجارتخانه» تعبیرات لطیفى است که این برنامه مهم معنوى را با برنامه محسوس و ملموس مادّى که براى همگان قابل درک است، تشبیه مىکند و راستى چه تجارتى برتر و بالاتر از عملى که اگر صحیح انجام شود انسان از تمام گناهانش پاک مىشود! درست مانند روزى که از مادر متولد شده است. در بخش پایانی مىافزاید: «خداوند متعال این خانه را پرچمى (یا علامتى) براى اسلام قرار داده و حرم امنى براى پناهجویان». به راستى خانه کعبه، پرچم بزرگ اسلام است که همیشه در اهتزاز مىباشد و مسلمین گرد آن جمع مىشوند و استقلال و عظمت و عزّت خود را در مراسم آن مىجویند و هر سال روح تازهاى با مشاهده آن در کالبد مسلمین جهان دمیده مىشود و خون تازهاى در عروقشان به جریان مىافتد. سپس بعد از ذکر این همه فضایل و اسرار به مسئله واجب بودن زیارت خانه خدا اشاره کرده، مىفرماید: «خداوند اداى حقّ آن را واجب شمرده و حجّ آن را لازم کرده و بر همه شما زیارت آن را به طور دستهجمعى مقرّر داشته و فرموده است: و براى خدا بر همه مردم است که آهنگ خانه (او) کنند- آنها که توانایى رفتن به سوى آن را دارند، و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند به خود زیان رسانده) خداوند از همه جهانیان بىنیاز است». التماس دعا....
منبع: ناصر مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ج1، ص259-253، قم: دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1375.